تکیه کلام:در ورژن انگلیسی ندارد.در ورژن ژاپنی:
"A cook's job is to feed the starving people..."
صداگذاری:
در ورژن انگلیسی:"دیوید مو" و "ورونیکا تایلر"(بچگی)برای کمپانی4kids
در ورژن ژاپنی:"هیرواکی هیراتا" و "ایکو اوتانی"(بچگی)
سانجی یک اشپز فوق العاده است.او در رستوران دزدان دریایی کار می کرد.(محل رستوران در میان دریای ابی شرقی بود).لوفی از او خواست که به گروه انها و ماجراجوییشان بپیوندد و اکنون او یکی از خدمه کشتی اوست.
او تحت سرپرستی یک کاپیتان دزدهای دریایی با نام "رد لجد زف" بود.در ده سالی او و "زف" مجبور شدند به یک جزیره کوچک فرار کنند و سه ماه را بدون غذا و تدارکات بگذرانند.(زیرا کشتی "زف" شب توسط طوفان بزرگی غرق شده بود.)در اولین دقایق پس از فرارشان،زف به سانجی کوچک،کمی غذا داد.اما کیسه اش را برداشت و به ان سوی جزیره رفت و این باعث شد سانجی او را به حریص بودن و بردن همه غذاها برای خودش متهم کند.
انها منتظر کمک ماندند ولی خبری نشد.پس از سه ماه گرسنگی سانجی(که عصبانی بود و نقشه می کشید تا غذاها را از زف پس بگیرد)به سوی دیگر جزیره رفت تا ببیند زف چه می کند.زف لاغر شده بود و گرسنه به نظر می رسید.در مانگا انچه که سانجی را شگفت زده کرد،این بود که زف،پای راستش را از دست داده بود .سانجی با نا امیدی گریه می کرد و می گفت:"تو...تو پای خودت را خوردی؟"(اما در هر دو ورژن انگلیسی و ژاپنی انیمه ،زف پای خود را نخورده بود بلکه ان را در حادثه غرق شدن دو کشتی و برخوردشان به یکدیگر برای نجات سانجی از دست داده بود)
به هر حال،سانجی کیسه بزرگی که زف با خود به همراه داشت را گشت.نه از غذا و نه از نوشیدنی خبری بود،کیسه پر از طلا بود!
سانجی از اینکه زف همه ی غذا ها را بدون اینکه به خود فکرکند به او بخشیده بود، شکه شده بود.زف به او گفت که اینکار را برای این انجام داده که انها رویای مشترکی دارند و ان یافتن"ابی بزرگ"(نام یک دریای افسانه ای)است...از ان روز سانجی در رستوران دزدان دریایی به عنوان سر اشپز برای زف کار می کرد.
سانجی دخترها را دوست دارد .به خصوص نامی،به حدی که از باغ نارنگی نامی در کشتی محافظت می کند و اجازه نمی دهد کسی ان را لمس کند.
سانجی در جزیره یو به دنیا امده است.
سلام
نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : <-CategoryName->